خانه / عکس سریال / قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل,لاوفور,سینما و تلویزیون, عکسهای بازیگران سریال ترکی گوزل +داستان قسمت آخر سریال گوزل , فانجو, ترکی, داستان, سریال, عکس, گوزل , سریال گوزل, سریال گوزلوبیوگرافی, سریال گوزلو, داستان قسمت اخر سریال گوزل, عکس های آیسو در سریال گوزل

 

“سریال گوزل”| خلاصه داستان قسمت آخر سریال گوزل Serial و داستان قسمت های فصل سوم

داستان قسمت های فصل سوم

داستان قسمت آخر فصل دوم

سریال گوزل محصول سال ۲۰۱۵ شبکه STARTV ترکیه و هم اکنون در حال پخش می باشد گذشته از اینکه این سریال بیننده های بسیاری را برای خود رزرو کرده است سریال برتر در حال حاضر این کشور می باشد. دارای داستانی شیرین و درامی به یاد ماندنی با حضور چهره های سرشناس چون ارکان پتک کایا , نورگول یشیلچای , ابرو ازکان , الینا بوز , تولگا تکین و نوشته بسیار قوی در قالب سناریو می باشد.

این سریال داستان دو خانواده ای است که دختران آنها به علت نام خانوادگی مشابه جا به جا می شوند. یکی از دو دختر، جانسو دختر جهان و دیلارا گلپینار از ثروتمندان استانبول است٬ و دیگری هازال دختر گلسرن گلپینار است که شوهرش او را مدت هاست رها کرده است و مجبور است او را به تنهایی بزرگ کند. بعد از ۱۵ سال آن ها متوجه این جا به جایی می شوند…

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل

داستان قسمت آخر فصل دوم سریال گوزل :

دوست پسر غزل بهش خیانت می کنه و دوست دخترش ازش بارداره و به غزل می گه که من فقط تو را برای پولت می خواستم تا مشهور بشم و اسپانسر کارهام بشی و غزل هم چاقو را از روی میز برمی داره و به پسره می زنه. معلوم نمی شه که می میره یا نه .فصل بعد مشخص می شه. دنیز مثل پدرش توی کارهای خلاف می افته و جهان این را می فهمه و به ایسو می گه از دنیز دور بشه که ایسو هم لج می کنه  وپنهانی با دنیز عروسی می کنه. فعلا رابطه ی دلارا و هارون خوبه ظاهرا. راحمی با بابای دنیز صحبت می کنه و توی این صحبت ها مشخص می شه که راحمی به خاطر بدهی هاش می خواسته دخترش ر ابفروشه که دخترش یعنی خواهر جهان خودکشی می کنه. راحمی می اد خودکشی کنه که جهان می رسه می خواد اسلحه را از دستش بگیره که عایشه می اد توی اتاق و تیر به عایشه می خوره و ظاهرا می میره. پس احتمالا فصل بعد درباره ی انتقام گیری عمه ی هارون است که دو دخترش از طریق جهان کشته شده اند. ظاهرا جانان هم می خواد با اوزان از کشور خارج شده که اوزان توی فرودگاه قالش می زاره و جانان می مونه با کلی پول تقلبی.

کلا همه چیز معلق می مونه تا فصل سوم که به نظر جهان همش باید توی زندان باشه و یا اینکه دوباره این خانواده ی از هم پاشیده را به دور هم جمع کنه.

هر روز جدیدترین قسمت های سریال را می توانید در همین پست مشاهده کنید

کپی آزاد!

خلاصه قسمت ۲۳۳ سریال گوزل (قسمت اول فصل سوم سریال گوزل)

خلاصه قسمت اول فصل سوم (۲۳۳) سریال گوزل:
جهان داره کشتی میرونه که یاد خاطرات تلخی که برای خودش و خانوادش در گذشته افتاده میفته .

دلارا تو خونه نشسته و به دریا نگاه میکنه و دمیر میاد پیشش و دلارا دمیرو بغل میکنه . امینه میاد پیششون و میگه : صبح‌بخیر . دلارا : صبح بخیر امینه میبینی چقدر خوب مامان میگه امینه : اره دلارا خانوم.
دلارا : ‌حالا بزرگ بشه چیا که نگه .
امینه دمیر رو میبره تا بهش صبحونه بده .
دلارا اماده که بره دفترش و میاد و به امینه میگه که صبحونه دمیر رو اماده کن و بهش بده و تخم مرغ هم بهش بده چون دیروز نخورده بود .
دلارا : هارون کجاست امینه .
دلارا میره بیرون ویلا و هارونو میبینه .هارون بهش یه تابلویی که بیرون ویلا نصب کرده بود رو نشون میده و میگه :چطوره عشقم ؟ دلارا :خیلی خوبه ویلای ارغوان ( روی تابلو نوشته شده بود )
غزل به یه ابهتی میاد شرکت و وارد دفترش میشه .دنیز خرید کرده و میاد خونه و ایسو رو صدا میزنه و میبینه که تو سالن نیست.و بعدش میره طبقه بالا اتاقا رو میگرده و صداش میزنه ایسو از حموم میاد بیرون و میگه عشقم حموم بودم نشنیدم صداتو .
ایسو هول شده و دنیز ازش میپرسه که چی شده اما اون حرفو میپیچونه و به زور میبرتش پایین و سرشو گرم میکنه و خودش میاد بالا .و میره تو حموم.
کریمان داره تلفنی المانی حرف میزنه که منشیش میاد میگه : من دارم میرم کریمان خانوم .کریمان: کجا.
منشی : دارم میرم سفارشاتو بدم . کریمان میگه : باش برو اما زود بیا تو معلوم نیس چیکار میکنی .

کریمان بعد رفتن منشی شروع میکنه لباسارو پرو میکنه ?
تعمیرگاه :
اوزجان به انگین میگه چایی تموم شد انگین قاطی میکنه و میگه من چیکار کنم عصبانی میشه و اوزجان : انگین چرا عصبانی میشی میرم میگیرم . اوزجان پنج لیریشو در میاره و قیمت چایی رو میپرسه و انگین بهش میگه خاک بر سرت ۵ لیر پوله و بهش یه ۲۰ لیر میده .اوزجان : اول خودشو نگاه کن بعد مارو مسخره کن من فک کردم وضع تو خوبه که تیکه بهمون میندازی ?.
انگین : توروخدا وضعمونو نگاه کن چایی نداریم بخوریم .
شاگرد اوستا ضیا میاد و بهشون یکم پول میده چون ضیا بهشون ۳۰۰ لیر بدهکار بوده و میرن چایی و پیراشکی میخرن.انگین ناراحته از وضعش و میگه ما کی باید وضعمون خوب بشه.اوزجان : یه زن پولدار بگیر هم خودتو نجات بده هم منو?.انگین : من خودمو نجات بدم تو رو چیکار کنم.
تو عین مجسمه ای ، من و تو رو یه جا بندارن زنا تو رو انتخاب میکنن تو باید منو نجات بدی . اوزجان : من مرد عشقم به خاطر پول ازدواج نمیکنم(اره جون خودت)
انگین : پس من مرد چیم ؟ اوزجان : تو مرد غاری ?.
شرکت:
غزل تو دفترشه که منشیش میاد و برنامه ی روز رو بهش میده .غزل : باز که همش پره ، ۵ دقیقه وقت خالی هم نزاشتی
منشی : اگه بخواید میتونم لغو کنم غزل : نمیخواد‌ همه چی به هم میریزه.
غزل : پس چرا جلسه بخش سکونت نیست ؟ منشی : اوزان خان خواستن که بزاریم برا فردا غزل :چرا اینجور چیزا رو از من نمیپرسن ؟ منشی : نمیدونم غزل : تو کارت اینه ادیبه باید همه چی رو بهم بگی . اوزان کجاست . منشی : تو دفترش .
غزل میره دفتر اوزان و میگه چرا منو از جلسه خبر دار نکردی و عصبانی میشه.

مائده تو خونه نشسته و خدیجه رو صدا میکنه و ازش میخواد که با هم چایی بخورن خدیجه میره که چایی بیاره.مائده : اه خدیجه به نظر تو هم عجیبه حتما که فکرشو میرد کسی که دخترتو به مثل دخترش به اغوش گرفته یه روزی برسه که دوست خونیت بشه.

غزل و اوزان دارن باهم بحث میکنن.
غزل : بابام بهم ۱۰ درصد سهم داد گفت اینجا بشین و کار کن اوزان : سهمو نداد که شرکتو ورشکست کنی
غزل : تو میخوای سهمو ازم بگیر اما نمیتونی هیچ کس نمیتونه ‌. منشی تلفن غزل رو بهش میده و میگه زنگ میزنن اوزان میپرسه کیه غزل میگه به تو چه ? و میره تو اتاقش.
یه نفر به اسم ودات میاد پیش اوزان میگه هیچ خبری از راحمی نیست نه مسکو نه اینجا ورود و خروجی هم نداشت . غزل از اتاقش میاد بیرون و اوزان میره اتاقش و شماره کسی که بهش زنگ زده رو تو گوشیش سیو میکنه .
و میبینه که شماره اون شخص کسی جز مائده نبود و میره به اذرخش میگه : اخه اون چرا باید شماره مائده عمه هارونو داشته باشه یعنی داره به عمه هارون جاسوسی میکنه . اذرخش : عجله نکن غزل گستاخه لوسه از سر لجبازی این کارا رو میکنه .
جهان یاد ایسو و غزل و دنیز میفته و ناراحت میشه.
که چرا ایسو با دنیز ازدواج کرده و افسوس کارایی کرده رو میخوره.

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل

خلاصه قسمت ۲۳۴ سریال گوزل (قسمت دوم فصل سوم سریال گوزل)

خلاصه قسمت دو از فصل سوم گوزل :
کریمان همون موقع مشغول پررو لباس هاست که ی مشتری میاد و کلی از جایی ک کار میکنه تعریف میکنه و میگه شما معماره داخلی هستی؟
کریمان هم جوگیر میشه نه من طراحم?
و بعدا کلی چرت و پرت سرهم میکنه ک وسایل اینجا تاریخی ان و مادر بزرگم نگه داشته و…دلارا سر میرسه و ضایع میشه?
و موقع صحبت با دوستش میگه نمیدونم چقد دیگه ب خاطر آیسو میتونم تحملش کنم
همون شب مهمونی خونه جدید دلاراست و همه ادمای معروف دعوت دارن
یکی از مهمونا موقع احوال پرسی ب دلارا میگه اوزان و آیسو کجان؟
دلم براشون تنگ شده
غزل میشنوه و باز حسادتش گل میکنه
دلارا هم غزل و معرفی میکنه و میگه اینم یکی دیگه از دخترامه
و میخواد جواب سوال خانمه رو بده ک یکی صداش میکنه و میره
غزل هم ک حرصش گرفته
میگه اوزان و آیسو نیومدن و نخواهند اومد امشب و با ژست مغرورانه ای میره
آیسو با دنیز مشغول خوردن قرابیه ان میگه ک مامانم بارها بهم زنگ زد
ک برم مهمونی دنیز هم میگه حالا ک اینقد اصرار کرده چرا نرفتی
و آیسو هم میگه بدون تو هرگز نمیرم بعدم من اصلا با هارون کنار نمیام نمیدونم مامانم با این پارتی ها چیو میخواد ثابت کنه
راستش دنیز من خیلی دلم برای بابام تنگ شده
دنیز میگه بالاخره ی روز خوشی مارو میبینه و میبخشه ک آیسو میگه
دیگه کی؟یک سال گذشته حتی خبرم ندارم کجاست
همین لحظه اوزان بهش زنگ میزنه و میگه ک منم دعوت کرد مامان واصرار داره ک با هارون اشتی کنم
ولی من نمیخوام
دنیز میگه اگه حوصلش سر رفته بگو بیاد اینجا ک اوزان میگه نه دوستم “اگه”قراره بیاد
“اگه”ک میاد باهاش دردودل میکنه و میگه منم دلم برای بابام خیلی تنگ شده
کریمان برمیگرده خونه ک اوزجان میگه
گشنمهههه غذا بیار
کریمان هم میگه هم کار کنم هم غذا بپزم پاشو خودت بیار
اوزجان هم هی غر میزنه
ک کریمان میگه نگاه این حشمت هم گشنشه ولی از تو کمتر غر میزنه
و میره تو آشپزخونه
پنیر و زیتون و در میاره میگه همینو میدم کوفت کنی
بعد ی ساندویچ در میاره و با حشمتشروع میکنه ب خوردنش?
اوزجان میاد تو اشپزخونه و میگه چی شد پس
کریمان سریع قایم میکنه ساندویچو ولی اوزجان بو میکشه و ساندویچو پیدا میکنه و میبره میخوره ک کریمان میگه زهرمارت بشه اوزجان?
هارون دمیر رو میاره?
و همه میگن چ بچه شیرینیه
دلارا میره با یکی از مهمونا صحبت کنه ک یکم بین صحبتاش میخنده و هارون غیرتی میشه و مدام زل میزنه ب دلارا
اخرم با ی ترفند از یارو دورش میکنه و ازش میخواد ک سخنرانی کنه واسه جمع

دلارا شروع میکنه و میگ
من الان خیلی خوشبختم و این خوشبختی و مدیون هارون هستم
هارون هم میگه داشتن تورو ب سرنوشت مدیونم تنها چیزی ک میخوام اینکه باتو پیر بشم
و میبوسن همو
هواپیمای جانان و آسمان ب زمین میشینه
و اسمان وسط راه تصمیم میگیره بره ویلا و تغییر مسیر میده
ک دقیقا وسط سخنرانی دلارا میرسه و میگه
براوو?
اینهمه حقمو خوردی حالا جشن هم میگیری؟
دلارا ک شوکه شده
ب آسمان میگه فکر نمیکردم بیای
آسمان :خونه مادریمه انتظار داشتی نیام؟
دلارا:سوپرایز خوبی بود
آسمان:من عاشق سوپرایزم
و دلارا میگه ک از راه رسیده خستس برم پیشش تو اتاق بهش میگه تو ب چ حقی منو جلوی مهمونام ضایع کردی؟ک آسمان میگه وای ضایع شدی؟تو حق نداشتی این خونه رو بفروشی حتی ب شوهرت اگه وکیلم بین حرفاش بهم نمیگفت من هیچ وقت نمیفهمیدم منم تو این خونه سهم دارم ودلارا میگه مزخرف نگو پدرمون قبل مرگ همه اموال و تقسیم کرد و اونهمه ثروت ب تو رسید با اینکه درس نخونده بودی چیه حالا پولات ته کشیده؟آسمان میگه درسته تو دختر عاقل و باهوش بابا (حسادت هیستریک وارانه ای ب دلارا داره)
ولی تو ازدواج کردی و پدر مادرت و ول کردی کی موند من و از عذاب هایی ک با وجود مادرش بود و میگه ک اخرش گریش میگیره و از دلارا عذر خواهی میکنه ک من اصلا حالم خوب نیست بابات همه چی ببخشید از اون طرف غزل از هارون میپرسه گ اسمان کیه و هارون میگه خواهره بزرگه دلارا ست

آسمان و دلارا هنوز تو اتاقن اسمان میگه تو هم شوهر داری هم بچه هم ی زندگی خوب اما من هیچی ندارم تنهای تنهام بعد از مرگ مامانم تو تنها کسی هستی ک روی این زمین دارم خیلی میترسم تنها بمیرم خیلی?و دلارا رو باز بغل میکنه!جانان ب یه کلاب میره و پیش ی نفر ب اسم ارهان میشینه ک ارهان میگه به جانان خانم معروف و جانان تعجب میکنه که چه معروفی و اونم میگه معروف باستفاده از مهره های اشتباه شنیدم از اون پسره خوب رک خوردی وضایعش میکنه?جانان طلاها رو در میاره و میده بهش ک ارهان میگه اینا سنگ های تقلین و جانان میترسه میگه بخدا من هرچی بهم دادن و اوردم ک ارهان میخنده و میگه میدونم این کارو کردم ک فک نکنی میتونی ب من نارو بزنی و پولشو بهش میده!آسمان دیوونه شده و داره دنبال قرصاش میگرده(مریضه روانیه) ک دلارا میگه اروم باش و قرصاشو میده بهش هارون میاد تو اتاق ک آسمان میگه ی هدیه براتون آوردم و ی کراوات هدیه میده بهش و باز معذرت خواهی میکنه غزل وارد اتاق میشه و آسمان هم کلی از خوشگلی غزل تعریف میکنه?و غزل هم ذوق میکنه از اون ور آیسو صب یواشکی میره دکتر و وقتی جواب آزمایشش و که میخواد باز کنه یهو دنیز سرمیرسه و میگه نکنه میخوای تنهایی بازش کنی؟جواب آزمایش مثبت بوده و آیسو حاملس?دنیز ذوق زده میشه و آیسو رو بغل میکنه وقتی دارن از بیمارستان میرن بیرون آیسو میگه از کجا منو پیدا کردی ک میگه تست بارداری شو تو دستشویی جا گذاشته بودی آیسو میگه دنیز باید ب مامانم خبر بدم کاش ب بابامم میتونستم بگم حتما حالا ک داره پدر بزرگ میشه میبخشه منو از همونجا میره پیش مادرش و بهش میگه حاملس ک دلارا هم واقعا خوشحاله ولی چون آیسو خودش بچست یکم میترسه ولی آیسو میگه من آماده همه چیز هستم مامان همونجا کریمان هم میفهمه حاملس و کلی ماچ میکنه دلارا و آیسو رو?و بهش میگه ب بابات خبر دادی ک آیسو میگه هنوز نه صبر کن بهش زنگ میزنم تو تعمیرگاه اوزجان ی نفر کله گنده ی ماشین خوشگل آورده ک انگین درستش کنه اما اوزجان دیوونه بازی در میاره و میره با ماشین دور بزنه آیسو بهش زنگ میزنه وخبر بارداری شو میده ک اوزجان بال در میاره وسط راه میگه بذار واسه جهان ی فیلم بگیرم بگم داریم بابا بزرگ میشیم که…..

تصادف میکنه!خلاصه میگه بدبخت شدم اون لحظه بابای دنیز اورهان داشت از اونجا رد میشد که اوزجان و دید و وقتی فهمید تو دردسر بدی افتاده پول اون ماشین رو حساب کرد اوزجان و نجاتش داد.مایده تو روزنامه عکس مهمونی دیشب دلارا و هارون و میبینه و عصبانی میشه صحنه بعد میره سره قبره عایشه و هارون هم میاد اما مایده حتی نمیذاره بغلش کنه میگه تو ی ذره شرف و غرور نداری ک رفتی خونه جهان زندگی میکنی؟هارون هم میگه اون خونه ماله منه ب اسم منه من قول داده بودم همه چیز جهان و بگیرم و گرفتم ازش مایده میگه ولی جونشو هنوز نگرفتی جهان قاتل دوتا دخترای من و خواهر توعه خودم جونشو میگیرم و میره.
آسمان از خواب بلند میشه و میپرسه دلارا و هارون نیستن ک خدمتکار میگه نیست از غزل میپرسه ک میگه غزل هم شرکته آسمان میگه هه این دختره پایین شهری و چ ب شرکت? میره تو اتاق دلارا و هارون و گوشواره های دلارا رو هی میپوشه
اخرم یکیشو میکشونه?و با حرص ب عکس دلارا و هارون نگاه میکنه
امینه با دمیر ?مشغوله بازی کردنه ک آسمان میخواد از امینه اطلاعات بگیره ولی اون هیچی نمیگه جهان هم ی جایی لب ساحله و خیلی داغون ب نظر میاد

عکس های قسمت آخر سریال گوزل

 

عکس های غزل و گوزل در سریال گوزل

 

عکس جهان و آیسو در قسمت آخر سریال گوزل

سریال گوزل خلاصه داستان قسمت آخر سریال گوزل

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل

سریال گوزل خلاصه داستان قسمت آخر سریال گوزل

عکس هارون و دلارا و فرندشان در قسمت اخر سریال گوزل

 

عکس سلفی بازیگران سریال ترکی گوزل

 

کریمان و گوزل در سریال گوزل

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل

تاپ ناز

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل,لاوفور,سینما و تلویزیون, عکسهای بازیگران سریال ترکی گوزل +داستان قسمت آخر سریال گوزل , فانجو, ترکی, داستان, سریال, عکس, گوزل , سریال گوزل, سریال گوزلوبیوگرافی, سریال گوزلو, داستان قسمت اخر سریال گوزل, عکس های آیسو در سریال گوزل , عکس های جدید آیسو بازیگر سریال گوزل, عکس های لیلا تانلار در سریال گوزل, آیسو بازیگر سریال ترکی گوزل , عکس های دختر جهان و گوزل, بیوگرافی آیسو در سریال گوزل, زندگینامه لیلا تانلار در سریال گوزل , عکس های Leyla Tanlar, عکس های جدید دلارام در سریال گوزل, جدیدترین عکس های دلارام در سریال ترکی گوزل, بیوگرافی دلارام در سریال گوزل, زندگینامه دلارام بازیگر سریال گوزل, عکس های دلارا در سریال گوزل, عکس های بازیگران سریال ترکی گوزل , خلاصه داستان سریال ترکی گوزل , عکس های بازیگران وخلاصه داستان سریال گوزل, همه چی درباره سریال گوزل , اسامی بازیگران سریال گوزل , بیوگرافی بازیگران سریال گوزل, سریال گوزل قسمت آخر سریال گوزل عکس های قسمت آخر

قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل قسمت آخر سریال گوزل عکسهای قسمت آخر سریال گوزل   “سریال گوزل”| خلاصه داستان قسمت آخر سریال گوزل Serial و داستان قسمت های فصل سوم داستان قسمت های فصل سوم داستان قسمت آخر فصل دوم سریال گوزل محصول سال ۲۰۱۵ شبکه STARTV ترکیه و هم اکنون در حال پخش می باشد گذشته از اینکه این سریال بیننده های بسیاری را برای خود رزرو کرده است سریال برتر در حال حاضر این کشور می باشد. دارای داستانی شیرین و درامی به یاد ماندنی با حضور چهره های سرشناس چون ارکان پتک کایا , نورگول یشیلچای…

بررسی کلی

امتیاز کاربر: 4.25 ( 1 رای)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*